هربار که در سفرهای کاری ام به پاریس می رفتم انگار که سفرم بدون توقف در این مکان، کامل نمیشد و چیزی کم داشت. بیشتر اوقات، دسر شاهبلوطی را سفارش میدادم که مادرم در کودکی برایم میپخت.”
آلساندرو برون، بنیانگذار فقید برند مسک میلانو، در مورد منبع الهام خود برای ساخت عطر “مَدِلین” اینچنین میگوید.
او در ادامه با اشاره دقیق تر به این مکان می گوید: مَدِلین تلاشی است برای بازآفرینی آن لحظات شیرین و خاطرهانگیز، به وسیله ترکیبی از روایح گرم و دلپذیر که حس حضور در یک کافه دنج پاریسی را تداعی میکند.
برای توصیف این رایحه شاید تنها واژه ها بتوانند به کمک آنچه که در شامه احساس می شوند بیاید:
یک بستر نرم و مخملی که مهیای نشست میهمانان مختلفی است.
بذله گوی این جمع که شیرینی حضورش کاملا احساس می شود وانیل است.
دو یار و رفیق جوان، یعنی شیر و خامه که هر دو لباس هایی سپید بر تن دارند، در کنار هم گوشه ای از مجلس نشسته اند و به اطراف نگاه می کنند و لبخند می زنند. آنها می دانند که در جمع بزرگان نیاز به کسب تجربه دارند؛ پس آرام و بادقت گوش می سپارند و هرکجا مورد سوال واقع می شوند پاسخ مودبانه ای می دهند.
زیره ی عبوس که ابروهای پرپشت و تیره ای دارد، مثل همیشه از تلخ کامی ها و حوادث تاریک چرخ گردون ناله می کند و برای لحظاتی هم که شده جو میهمانی را به سوی فضایی گرفته سوق می دهد.
زنان حاضر در این مجلس، هر سه مورد احترام جمع هستند و زیر لب با یکدیگر هم کلام می شوند. یکی مریم جوان و آن دو شمعدانی و سرو با تجربه.
و اما مرکز توجهات در این جمع دوست داشتنی کسی نیست جز بلوط که به آرامی لب به سخن می گشاید. با چهره ای آفتاب سوخته، که سخنانش همچون مغز فندق ترد و شیرین است و اما حالتی خاکی و متین دارد و آنقدر گرم صحبت است که همه را میخکوب می کند. میهمانی تا پاسی از شب ادامه خواهد داشت…